چرا افراد تحصیلکرده بیکار هستند؟
بررسی وضعیت کارگران موضوعی پیچیده و چند بعدی است و بدون بررسی بازار کار، سیاستهای بازار کار، تغییرات کمی و کیفی جمعیتی، نظام آموزش عمومی، نظام آموزش مهارتی و در عین حال توجه به مباحث فرهنگی، اجتماعی و در نهایت متغیرهای کلان اقتصادی تقریبا ناممکن است.
علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از تغییرات بسیار مهم در بازار کار ایران، جمعیت فعال تحصیل کرده دانشگاهی کشور است. در حال حاضر حدود ۵ میلیون نفر در دانشگاهها در حال تحصیل هستند که اصولا رابطه معناداری بین رشتههای تحصیلی و فرصتهای شغلی موجود وجود ندارد، به خصوص در رشتههای علوم انسانی که دانشآموختگان مهارت خاصی نیز کسب نمیکنند.
از منظر جامعهشناسی بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شدهاند که این شکاف میتواند زمینه ساز بروز بحرانهای مختلف شود. مطالعات نشان میدهد که این نوع افراد در صورت استخدام، از ناراضیان وضع موجود به حساب آمده و به علت فقدان انگیزش از بهرهوری لازم نیز برخوردار نیستند. پدیده کماظهاری تحصیلات که برای به دست آوردن شغل در سالهای اخیر رایج شده بود، نیز تغییر کرده است.
نگرشی به آمارها در سالهای اخیر نشانگر آن است که جمعیت فعال تحصیل کرده، تمایلی برای استخدام در مشاغل با حداقل دستمزد را ندارند. بدینترتیب نیروی در سن کار یا به جمعیت بیکار مزمن میپیوندد یا به مشاغل با درآمد بالاتر و با درآمد کمتر (نظیر اسنپ) و واسطهگری روی میآورند.
نگاهی به آمارهای بازار کار نیز حاکی از آن است که بیشترین میزان بیکاری در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی به چشم میخورد، بهنحویکه نرخ بیکاری فارغالتحصیلان جوان دانشگاهی بر اساس آمار زمستان ۱۴۰۲، ۱۱.۶ درصد بوده و بیکاری جوانان ۲۲.۵ درصد است.
علت اظهارنظر مسوولان دولتی مبنی بر اینکه در برخی استانها بیکاری نداریم الزاما ناشی از از بین رفتن بیکاری نیست، بلکه بیشتر ناشی از عدم تمایل افراد به رفتن بر سر کارهای بیکیفیت است؛ به عبارتی افراد از جذب شدن در بازار کار و با شرایط مورد انتظار ناامید شدهاند.
بخاطر مسئولین بیسواد...
این اشکال متاسفانه گریبانگیر دولت های پیشین میباشند که پیامدهای منفی آن در حال حاضر روز به روز پر رنگتر میشود. حال اشکال :
متاسفانه دولت های قبلی ، امکانات تبلیغات و مزایا حتی شان و منزلت را فقط تحصیلات میدانشتند و اینکه هدف از دانشگاه رفتن را استتتتتتتتتخدام میدانشتند گوی اینکه در هیچ جای دنیا دانشگاه رفتن را با هدف استخدام شدن نمیرند و اینکه 90 درصد جوانان فقط به بازار کار آن رشه نگاه میکردند کاری به استعداد و یا علاقه خود نداشتند میرفتند دانشگاه چند سال درس میخواندند به امید استخدام شدن و به قول مقام معزم رهبری تازه دنبال کار بقول خودشان باکلاس یعنی پشت میز نشینی، این سیاست قبلا با توجه به شرایط کشور و نیاز بازار کار ،جواب میداد ولی الان بعلت اشباع بازار و مهمتر اینکه عدم توانایی های فارغ التحصیلان این موضوع دیگر بسیار کم رنگ شده و این یک معضل بزرگی شده در کشور ، الان به جایی رسیده که اون جوان تحصیل کرده حاضر آبدارچی باشه فقط استخدام بشه در صورتی که باید قبول منین آبدارچی با تحصیلات پایین راندمانشان بسیار از آدم تتحصیل کرده در کار آبدارچی بهتر و مفیدتره چرا که تحصیلکرده این کار را برای خودش پایین میدونه و در شان خودش نمیبینه . در هر حال من خودم در شرکتی کار میکردم که راندمان شرکت با تعداد تحصیل کرده ها متاسفانه نسبت عکس داره دلیلش این که به جوان گفتند بامدرک دانشگاهی به تمام آرزوهات میرسی ولی هیچوقت به فن و حرفه اهمیت دادند . در صورتی که درشکرت های صنعتی نیروهای کاربلاد فنی بیشتر برای شرکت مثمر ثمر هستند تا تحصیل کرده
دانشگاه رفتن برای کسب علمه نه دراند و یا استخدام اگر این برای جوان جا بیوفته قطعا جوان دنبال علاقه و استعداد خودی میرود نه چیزی که جامعه و یا دیگران بهش دیکته کنند