گوناگون

تا دل‌تان بخواهد همراه نامرئی به قطر رفته بودند

تا دل‌تان بخواهد همراه نامرئی به قطر رفته بودند

محمد مایلی‌کهن سرمربی اسبق تیم ملی در گفت‌گو با خبرورزشی با صراحت به وجود اختلاف در این تیم اشاره کرد.

محمد مایلی کهن قاطعانه معتقد است در تیم ملی هنگام برگزاری جام ملت‌های ۲۰۲۳ میان برخی بازیکنان اختلاف وجود داشت و البته تاکید دارد با وجود همه موارد اتفاق افتاده، او همچنان معتقد است یک ایرانی باید سرمربی تیم ملی باشد. چند روز پس از ناکامی تیم ملی در رسیدن به فینال با سرمربی اسبق این تیم پیرامون ماجراهای قطر و البته شرایط پرسپولیس همکلام شدیم.

اول از بازی با قطر شروع کنیم. خیلی‌ها می گویند با وجود انتقادات مطرح شده، نمی‌شد مهدی طارمی را در این مسابقه فیکس بازی نداد و شاید هر مربی دیگری هم بود او را به میدان می‌فرستاد.

قبل از هر چیز درگذشت آقای بهروان را به خانواده ایشان و جامعه فوتبال تسلیت میگویم. پیرامون سوال شما هم باید گفت در این مسئله شکی وجود ندارد و قطعاً مهدی طارمی توسط مربیان دیگر هم به میدان فرستاده می‌شد. البته من معتقدم امید ابراهیمی بچه بسیار خوب با ادب و زحمتکشی است. او برای تیم ملی خیلی زحمت کشید و در این مسئله تردیدی وجود ندارد ولی به نظرم مهدی قایدی باید به جای او در بازی با قطر به میدان می‌رفت.

یکی از انتقاداتی که این روزها در رسانه‌ها مطرح شده بحث تعداد زیاد دستیاران امیر قلعه نویی و البته شکل تدابیر در لحظات حساس بود. برای مثال خیلی‌ها می‌گویند وقتی شهریار مغانلو به عنوان یک مهاجم سرزن وارد زمین شد، رامین رضاییان که خوب سانتر می‌کند نباید از زمین بیرون می‌رفت و این نکته‌ای بود که یا دستیاران امیر قلعه نویی به او گوشزد نکرده بودند که ضعف آنهاست و یا اینکه گفته بودند و سرمربی تیم ملی گوش نکرد که ضعف خود او محسوب می‌شود. بسیاری از کارشناسان می‌گویند تعداد زیاد دستیاران باید در لحظات حساس کمک حال تیم ملی شود اما در بازی با قطر نشد.

من هم از ابتدای جام ملت‌ها روی این مسئله تاکید می‌کردم از اول این مسابقات تعداد همراهان تیم ملی بیشتر از خود بازیکنان بود. ما ۲۵ همراه مرئی داشتیم و تا دلتان بخواهد همراه نامرئی همراه تیم ملی بودند! از روسای هیئت فوتبال استان‌ها گرفته تا بوقچی، لیدر، تماشاچی و... البته اعضای هیئت رئیسه فدراسیون هم بودند شاید از نمایندگان مجلس و وزارت امور خارجه هم افرادی اونجا حضور داشتند. جالب اینجاست که وقتی تیم ملی نتیجه نمی‌گیرد، یکسری از همین افراد نقد فنی می‌کنند و آخر علم مربیگری می‌شوند! در چنین تورنمنت‌هایی هر چقدر اطراف تیم خلوت‌تر باشد آرامش بیشتر است. زمان ما که حتی می‌گفتند پزشک و فیزیوتراپ هم نیاز نیست همراه تیم ملی بروند! می‌گفتند احتیاج نیست آنالیزور در کنار تیم ملی باشد. در جام ملت‌های ۱۹۹۶ رئیس فدراسیون حضور داشت و آقای افتخاری همزمان با دبیرکلی فدراسیون فوتبال وظیفه سرپرستی تیم ملی را هم بر عهده داشت ولی یادم نیست که از هیئت رئیسه وقت کسی آمده بود یا نه. البته من کسی را به درون رختکن تیم ملی راه نمی‌دادم و حتی حضور در هتل تیم ملی هم مستلزم هماهنگی بود. خدا رحمت کند آقای بهرام شفیع گزارشگر تلویزیون را. ایشان پس از پیروزی ما مقابل عربستان یا کره جنوبی می‌خواست با بازیکنان به صورت اختصاصی مصاحبه کند ولی قبلش با خودم هماهنگ کرد و همراه با فیلمبردار صدا و سیما به داخل هتل آمد. حتی یک اتفاق دیگر هم افتاد!

چه اتفاقی؟

در همان روزهایی که تیم ملی نتایج خوبی در جام ملت‌های ۱۹۹۶ می‌گرفت، به من گفتند یکی از مدیران عالی رتبه کشور می‌خواهد با بچه‌ها صحبت کند. الان واقعاً یادم نمیاد کدام یک از شخصیت‌های سیاسی بود ولی من عذرخواهی کردم و گفتم تمرکز ملی‌پوشان باید حفظ شود. یادم می‌آید سر همین مسایل انضباطی یک بار با یکی از گزارشگران تلویزیون هم بحث کردم.

چطور؟

ما زمین تمرین مناسب نداشتیم و در زمین شماره ۳ ورزشگاه آزادی تمرین می‌کردیم. یک بار در هنگام تمرین دیدم گزارشگر تلویزیون داخل زمین آمده است! باور کنید دقیقاً وسط زمین چمن بود. به ایشان اعتراض کردم و گفتم اینجا محل تمرین ماست و مودبانه و قاطعانه  گفتم حریم و تمرکز بازیکنانم تحت هر شرایطی باید حفظ شود. همین مسئله در زمان خودش چه جنجالی درست کرد.

از بحث دستیاران یک مقدار دور شدیم.

ببینید در مورد دستیاران من خودم همیشه به تمام عزیزانی که همکارم در تیم ملی بودند، می‌گفتم نظراتشان را در جلسه فنی مربیان بیان کنند. گاهی اوقات از این نظرات استفاده می‌شد و برخی مواقع هم بود که به آنها می‌گفتم: "در کمال احترام اجازه بدهید این مورد را با نظر خودم جلو بروم" و البته مسئولیتش هم تحت هر شرایطی با من بود.

موردی در این رابطه به خاطر دارید؟

بله. مثلاً در همان جام ملت‌های ۱۹۹۶. ماجرای نیما نکیسا من تاکید داشتم که نیما نکیسا درون دروازه ما قرار بگیرد و روی حرف خودم هم ایستادم.

یکی از مواردی که در خلال برگزاری جام ملت‌ها سر و صدا کرد حرف‌هایی بود که امیر قلعه نویی در مورد اتفاقات سال ۲۰۰۷ بر زبان آورد.

ببینید مگر نمی‌گفتند ما بدون باخت از جام ملت‌های ۲۰۰۷ حذف شدیم؟ ما در ضربات پنالتی آن سال به کره جنوبی باختیم و کنار رفتیم. اگر آقایان می‌گویند به  کره جنوبی نباختیم پس امسال هم سوریه را نبردیم! اگر ضربات پنالتی محاسبه نمی‌شود و امسسال ما به کره نباختیم پس امسال هم قاعدتاً سوریه را نبرده‌ایم.

با این همه معتقدید برای تیم ملی چه تصمیمی باید گرفته شود؟ تغییر در کادر یا ادامه دادن با همین گروه؟ به هر حال ما کمتر از ۴۵ روز دیگر دوباره بازی داریم.

من دلایل خاص خودم را دارم و با صراحت می‌گویم موافق سرمربیگری یک فرد خارجی نیستم من موافق سرمربی داخلی هستم حتی اگر دشمن من باشد. البته در مورد این جام ملت‌ها یک سری حرف‌های خاصی هم پیرامون وجود اختلاف میان برخی ملی‌پوشان شنیده‌ام.

چه حرف‌هایی؟

همانطور که به شما گفتم بعد از پیروزی مقابل ژاپن و پایان محرومیت مهدی طارمی من هم اگر سرمربی تیم ملی بودم ایشان را در ترکیب ثابت می‌گذاشتم ولی شنیدم سر مسئله کاپیتانی یکسری مشکلات در تیم ملی ایجاد شد و چند دستگی به وجود آمد. دو دستگی که قطعاً می‌توانست روی عملکرد تیم تاثیر بگذارد اتفاقاً از منبع موثق هم شنیدم.

یک بحثی هم مطرح است مبنی بر اینکه حرف‌های امیر قلعه نویی بعد از بازی با سوریه و گفتن این جمله که بعضی بازیکنان بزرگ بزرگی نکردند، ملی‌پوشان با سابقه را ناراحت کرده بود.

من اعتقادم این نیست. بچه‌ها از حرف سرمربی خودشان ناراحت نمی‌شوند و او را به چشم یک پدر یا برادر بزرگتر می‌بینند.

برسیم به قضیه پرسپولیس. واقعاً کسی فکر نمی‌کرد برزیلی سرمربی این تیم شده و جانشین یحیی گل محمدی شود اما چنین اتفاقی رخ داد. نظر شما در این رابطه چیست؟

انتخاب ویرا به عنوان سرمربی پرسپولیس از جمله کارهایی است که فقط ما  در ایران انجام می‌دهیم. البته فراموش نکنیم که پرسپولیس در مهلت نقل و انتقالات زمستانی چند بازیکن خوب هم خریده است. عیسی آل کثیر برگشت و دو بازیکن قطری و ازبکستانی هم اضافه شده‌اند. اگر تیم تقویت شود قطعاً بهتر نتیجه می‌گیرد و این به نفع همه است. من اصلاً کتمان نمی‌کنم که آقای گل محمدی هم در برخی مسائل اشتباه کرد همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند اما  نتایج خوب ایشان در فصول گذشته و بدشانسی‌های این فصل را هم فراموش نکنیم.

بدشانسی؟

بله آقا! بدشانسی. همین مصدومیت مرتضی پورعلی گنجی و یاسین سلمانی به پرسپولیس ضربه زد. البته اگر بدنساز پرسپولیس یک ایرانی بود مطمئن باشید یک عده می‌گفتند بدنساز بد کار کرده و موجب آسیب دیدگی بازیکنان شده است. شک نکنید که می‌گفتند این بدنساز چون ایرانی است با علم روز فوتبال آشنا نیست و چون تیم خوب تمرین نمی‌کند، بازیکنان ربات داده‌اند!

به نظرتان پرسپولیس با ویرا موفق می‌شود؟

من گفتم این تیم برای نیم فصل دوم خوب یارگیری کرده ولی  سرمربی جدید را نمی‌شناسم نمی‌توانم از حالا در مورد عملکردش نظر بدهم. یک وقت می‌بینید که یک سرمربی شناخته شده را می‌آورند و آدم می‌تواند با توجه به کارنامه قبلی او نظر بدهد ولی در مورد آقای ویرا قضیه اینطور نیست.

اگرچه در مورد پرسپولیس صحبت می‌کنیم ولی هنوز هم همه ما در شوک حذف تیم ملی و نرسیدن به فینال هستیم.

ما در کشورمان امکانات آنچنانی برای ورزش نداریم ولی علاقه و استعداد خیلی زیاد داریم به همین خاطر افسوس می‌خورم. افسوس می‌خورم که گروهی از ما با هم خوب نیستیم. در جام ملت‌های امسال فوتبال  مظلوم واقع شد. برخی افراد بودند که به دلایلی مثلاً چون از من نوعی خوششان نمی‌آمد، می‌گفتند ما این تیم ملی را دوست نداریم اما آیا  همان آدمی که می‌گفت تیم ملی را دوست ندارد، تیم ملی را واقعا دوست نداشت؟ آیا واقعاً وقتی می‌دید که مردم با پیروزی تیم ملی شاد می‌شوند، ته دلش این اعتقاد را نداشت که خدا کند تیم ملی پیروز شود؟

راستی این قضیه کلاهبرداری از گوشی شما هم سر و صدا کرد.

بله متاسفانه چنین کاری را انجام دادند و با استفاده از خط تلفن من به اهالی فوتبال و رسانه پیامک فرستادند. برای خیلی از فوتبالی‌ها اس‌ام‌اس رفته بود و آنها قضیه را به من اطلاع دادند. ظاهراً شخصی که این کار را کرده کاملاً بلد بود و جوانب امر را سنجیده بود چون میدانست در روزهایی که منتهی به تعطیلات بوده چنین کاری را بکند!

و حرف آخر؟

خودتان می‌دانید که چقدر به ورزشکاران سایر رشته‌ها و رشته‌های ورزشی آنها علاقه دارم ولی در کمال احترام باید این نکته را بگویم که این جام ملت‌ها نشان داد که فوتبال چقدر در جامعه تاثیرگذار است. تاثیری که قابل مقایسه با سایر رشته‌ها نیست. البته همه ورزشکاران در رشته‌های غیر فوتبالی هم زحمت می‌کشند و من بارها به این مسئله اشاره کرده‌ام ولی داستان فوتبال حکایت صنعت است. و این نباید باعث ناراحتی ورزشکاران و ملی‌پوشان سایر رشته‌ها شود.شما ببینید عربستان رونالدو را با ۳۰۰ میلیون دلار می‌آورد اما از کنارش ۳ میلیارد دلار سود می‌کند. شبکه‌های اروپایی امتیاز لیگ برتر عربستان را می‌خرند. پول می‌دهند تا این بازی‌ها در کشورشان پخش شود. مردم از سایر کشورها برای دیدن رونالدو و ستارگان حاضر در لیگ عربستان به این کشور سفر می‌کنند و صنعت توریسم آنها تقویت می‌شود. به لحاظ تبلیغاتی حضور همین ستارگان چقدر به معرفی و تبلیغ برای عربستان کمک می‌کند. همه این موارد در سایه فوتبال حاصل شده و این حقیقتی غیر قابل کتمان است.

 

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار